شاید این سوال برای شما پیش آمده باشد که اصلا اتاق فرار چیست؟ اسکیپ روم یا اتاق فرار یک بازی 60 تا 90 دقیقه ای است که مردم به صورت تیمی آن را بازی میکنند. این بازی به این نحو است که شما همراه با هم تیمی های خود در یک اتاق زندانی میشوید و با حل کردن پازل، معما و سرنخ های موجود در داستان و سناریوی بازی به پیش می روید و در صورتی که بتوانید در این زمان مشخص به چالش ها پیروز شوید و از اتاق فرار کنید، برنده خواهید بود. اتاق فرار میتواند سناریوهای مختلفی داشته باشد مثل ماجراجویانه، معمایی، ترسناک و ... اما ما در این مقاله قصد بررسی سه مورد از ترسناکترین اسکیپ روم های ایران را داریم.
اگر با بازی Silent Hill نسخه P.T آشنا هستید و به آن علاقه دارید، این اسکیپ روم میتواند جذابیت زیادی برای شما داشته باشد، داستان از این قرار است که مردی از روی جنون دو فرزند و همسر باردار خود را به قتل میرساند و شما در خانه او زندانی شده اید، شما باید در چهار شب قبل از نیمه شب از این خانه فرار کنید، و در صورتی که موفق نشوید شما نیز دچار جنون خواهید شد. در این سناریو علاوه بر محدودیت زمان، شما باید مراقب باشید که هیچ کدام از چهار شب بازی را نبازید که این موضوع باعث دوچندان کردن هیجان بازی میشود.
این سناریو به داستان Dead End مربوط میشود اما ترتیب خاصی نداشته و شما میتوانید به دلخواه هر کدام را اول بازی کنید. در این داستان یک دختر بچه شاهد قتل فاجعه وار و سلاخی شدن خانواده اش بوده و از بازگو کردن ماجرا بسیار هراسان است و شما باید به عنوان تیمی از روانشناسان برای همکاری با پلیس محلی نقش خود را ایفا کرده و در پی شنیدن ناگفته ها جستجو کنید.
داستان این اسکیپ روم در جنگ جهانی دوم رخ میدهد که در آن چهار اسیر جنگی از چهار کشور به همراه پیشینه های مختلف در حال دست و پنجه نرم کردن با سرنوشت تلخ و شوم خود هستند و شما با قدم برداشتن روی جای پای آنها، نقش ایفا میکنید. با اینکه چنین چیزی هرگز سابقه نداشته، شما باید زنده از این زندان خارج شوید، در این سناریوی پر اضطراب و کم نور کار تیمی مهم ترین کلید حل مشکل است.
کارگاه گجت در دوران کودکی و پوآرو و شرلوک هولمز در بزرگسالی اینقدر مارو مجذوب خودشون و نسبت به بقیه داستان های کارگاهی بی میل کردند ، که ما انگار نمتونیم قببول کنیم که در دنیا کارگاهای دیگه ای هم وجود داشته و داره، یا اگه هم قبول کنیم وجود دارند اگه پیپ دستشون نداشته باشند یا ذره بین گرد تو جیب کتشون پیدا نشه انگار به مقام کارگاه بودن خیانت کردند.اما بیاید واقع بین باشیم و تا انتهای این مقاله یه فرصتی به کارگاهایی بدون دستکش های چرم و کت های یقه انگلیسی هم بدیم.
اصولا داستان های کارگاهی برای افرادی که به کشف رازها و حل معما علاقه دارند، بهترین انتخابه، چون داستان های کارگاهی براساس کشف رمز و راز یه اتفاق نوشته میشه، یعنی یه کارگاه میاد و با ریزبینی خیره کننده ای که داره حقیقت یک ماجرا که میتونه قتل،آدم ربایی و … باشه رو برای همه آشکار میکنه.
از نویسنده های خیلی مشهور و فعال تو این زمینه میشه آگاتا کریستی رو مثال زد که با نوشتن پوآرو، خانوم مارپل و چندتا داستان کارآگاهی خفن به ملکه جنایی نویسی و رازآلود نویسی معروف شده. حالا بیاید یه سری از کارآگاه های تخیلی داستان ها ( به جز هولمز و پوآرو) و خود داستان های کارآگاهی و پلیسی خفن رو با هم مرور کنیم.آخرشم یه سورپرایز باحال براتون داریم!
کارآگاه های مشهور تاریخ
خانم مارپل
خانم مارپل یه زن مسن 70 80 سالهس که توی یه دهکده زندگی می کنه و علاقه بارزی به دونستن در مورد طبیعت انسان داره. به خاطر همین شناختی که نسبت به آدم ها داره می تونه خیلی از پرونده های قتل رو حل کنه و جزئیات پرونده ها رو به شخصیت های هر کدوم از مردم دهکده ربط بده.
لرد پیتر ویمزی
پیتر ویمزی یه جنتلمن واقعی تو انگلستانه که حل پرونده های مرموز رو به عنوان سرگرمی انجام می ده. ولی دیگه تو دومین پرونده ای که مسئول حل کردنشه خبری از سرگرمی نیست! چون برادر خودشه که محکوم به قتل شده.
جولز میگره
این کمیسر از اون جایی که دائم نوشیدنی های الکلی مصرف میکنه، اورکت سنگین میپوشه و همش پیپ گوشه دهنشه خیلی بیشتر از بقیه به کارآگاه های واقعی شباهت داره. جولز میگره به تواناییش تو انجام کارهای تیمی و پشت کاری که در کارش داره معروفه.
کنزی میلهون
کنزی میلهون یه زن جوونه که قبلا به عنوان افسر پلیس و بعد ها در نقش یه کارآگاه خصوصی فعالیت می کنه. این خانوم عاشق سفره اما از شانس خوب یا بدش در طول این سفرها با چالش ها و معماهای زیادی رو به رو میشه. این شخصیت تو سری رمان های الفبایی "سو گرفتون" دیده می شه. به این خاطر به این رمان ها الفبایی میگن که هر کدوم بر اساس حروف الفبای انگلیسی نام گذاری شدن. مثلا رمان اول این مجموعه با A شروع میشه و اسمش Alibi هست. رمان دوم با B و سوم با C و الی آخر. البته نویسنده این مجموعه رمان ها تا حرف Y تونست رمان ها رو بنویسه و وقتی از دنیا رفت دیگه رمانی با حرف Z نوشته نشد.
دختری در قطار
دختری در قطار، به نوشته پائولا هاوکینز ماجرای دختری به اسم ریچل رو میگه که اوضاع زندگیش خیلی در همه. تو رابطه عاشقانهش شکست خورده و همیشه خماره و از پنجره قطار به زندگی آدما نگاه می کنه. این خانوم بعدا متوجه میشه که شوهر سابقش با زن همسایهشون به اسم مگان هم رابطه داشته و زمانی که مگان ناپدید میشه، همه انگشت اتهام رو به سمت ریچل میگیرن. اما ریچل که خودش رو گناه کار نمی دونه میره به دنبال کشف حقیقت و چه حقایقی رو که بهش نمیرسه!
بیمار خاموش
یه روز که یه زوج خوشبخت در آرامش و خوشی کنار هم زندگی می کردن، خانوم خونه تصمیم می گیره شوهرش رو که از سر کار اومده با یه تیر بکشه. تصمیم عجیب و البته وحشتناک آلیشیا به قتل شوهرش معمای داستان رو شکل میده. وقتی پلیس ها میان تو خونه و با جسد و بدن بی جون آلیشیا که رگش رو زده مواجه میشن به بیمارستان منتقلش میکنن و بعد روان درمانگر دادگاه سعی می کنه حقیقت رو از زیر زبون این خانوم بیرون بکشه.
تابوت های دست ساز
قبل از هر چیز بگیم که این رمان بر اساس داستان واقعی نوشته شده که این خودش به تنهایی جذابیت و هیجان رو چند برابر می کنه. جریان از این قراره که مردم یه شهری بعد از این که تابوتی رو به عنوان هدیه از یه شخص ناشناس دریافت می کردن، به طرز مرموزی کشته شدن. شخصیت اصلی داستان که با اسم خود نویسنده، ترومن کاپوتی معرفی میشه با دوست کارآگاهش جیک، به دنبال عامل این قتل های زنجیره ای میرن. هر چند که می دونن کی و با چه انگیزه ای دست به این قتل ها زده. ولی هیچ مدرکی علیهش ندارن.
با خوندن درباره این داستان ها و شناختن کارآگاه هایی غیر از پوآرو و هولمز، احتمالا الان دید وسیع تری از داستان های کارآگاهی جهان پیدا کردید. اگر تا به اینجا مقاله رو دنبال کردین، پس حتما خیلی به این جور داستان ها علاقه دارید. تا حالا به این فکر کردین که تو همچین شرایطی قرار بگیرین و مجبور باشین جواب یه معما یا یه حقیقتی رو کشف کنین؟ میدونستین که هیجان و لذت حل کردن معماهای پیچیده رو خودتون تو زندگی واقعی میتونین به وجود بیارین؟
بله! درست شنیدید (خوندید!) مجموعه اسکیپ کیوب اتاق فراری رو به شما معرفی می کنه که قرار گرفتن در اون هوش زیاد برای حل کردن معما و حس ماجراجویی خیلی زیادی رو می طلبه! اتاق فرار Blow your Candles این فرصت رو برای شمایی که عاشق دنیای کارآگاهی و ماجراجویی هستین فراهم می کنه که خودتون رو در تمام داستان های کارآگاهی که تا الان خوندید ببینین و هوش خودتون رو بسنجین!
This is for share
ممکنه شما هم بعضی وقتا دلتون بخواد از ترس سکته کنید و در حد مرگ آدرنالین ترشح بشه تو مغزتون. ممکنه دلتون هیجان بخواد و بخواید که شبا کابوس های عجیب و غریب ببینید. حالا شایدم ندونید که چجوری میشه به این مرحله از عرفان رسید و دنبال یه راه باشید. ما بهتون اتاق فرار رو پیشنهاد میکنیم! تو اتاق فرار با کلی چالش رو به رو میشید و کلی هم می ترسید. قبلا مفصلا درباره اتاق فرارهای آمریکا رو بهتون گفتیم و الان میخوایم اتاق فرارهای اروپا رو خدمتتون معرفی کنیم.
اتاق فرار هایی که توی شهر لیسبون وجود دارن، با بازیگرهای حرفه ای و معماهای پیچیده ای که در مورد شهر گم شدهی آتلانتیس وجود داره، بازی کننده ها رو به طرز شگفت انگیزی هیجان زده میکنه. اما این هیجان ترسناک هم هست. آخه توی این اتاق ها، به غیر از شما و دوستاتون و معماهای پیش رو، چیزهای دیگه ای هم وجود دارن. چیزهایی که وجود شما رو در اونجا حس می کنن و به طرفتون قدم بر می دارن!
تحقیق: تنها کاری که باید بکنین اینه که هر طوری که می تونین به خونه ساموئل وارد بشید. در ادامهی بازی چیزهای بیشتری در مورد این شخصیت مرموز کشف می کنین. فقط یک ساعت وقت دارید تا جواهرات آتلانتیس رو که توی خونه ساموئل وجود دارن بردارید، وگرنه مهمترین مدارکی رو که بشه باهاش دلیل گم شدن شهر آتلانتیس رو کشف کرد، از دست میدین!
معبد ممنوعه مونتزوما: یک پروفسور و باستان شناس در دانشگاهی که توش درس می خونید سال ها پیش در سفری به مکزیک برای کشف راز تمدن آزتک ها به طرز مرموزی مفقود شده. حالا کار شما اینه که راز گم شدن این پروفسور رو پیدا کنید. تو این راه، به دنیایی از معماهای پیچیده می رسین، حالا کار شما اینه که این رازو کشف کنین. اما حواستون باشه! بعضی ها برای دونستن این راز حاضرن آدم بکشن! پس با احتیاط قدم بردارین!
یونان
شهرت اتاق فرارهای یونان، به ماجراها و حوادث اوناست. فکر می کنین برای رفتن به کدوم یک از این اتاقهای فرار هوش و جرات کافی رو دارید؟
راز زیرزمین: توی یک اتاق کاملا تاریک، با هر قدمتون ردی از خودتون به جای می ذارین و غبارهای روی عروسک های قدیمی رو به هوا پخش می کنین. ولی وایسا ببینم، اگه رو عروسکارو غبار گرفته پس بچهها با چی بازی میکنن؟! اینجاست که می فهمین تو چه کابوسی گیر افتادین!
کراکن رو آزاد کن: افسانههای محلی خبر از یه موجود غول پیکری به نام کراکن توی دریای کارائیب میدن که به کمین افرادی که پا به ساحل میذارن نشسته، اما شایعه هایی هم وجود دارن که میگن این موجود میتونه به دست آدم ها اهلی بشه و هر کسی که بتونه اونو اهلی کنه، فرمانروای دریا میشه. در این اتاق با پیچیده ترین حوادث و حقه هایی رو به رو میشین که فقط کشف حقایق میتونن شمارو از شر اونها خلاص کنن.
اسپانیا
اسپانیا اتاق فرار های خیلی زیاد و متنوعی داره. دیگه به خودتون بستگی داره که کدوم رو انتخاب میکنین و میخواین با چه موجودات و معماهایی توی اتاقها روبرو شین.
زامبی ها: فکر می کنید از اون جایی که تا حالا تو زندگیتون زامبی ندیدین، از این به بعد هم نمی بینین؟ کاملا در اشتباهید! توی این اتاق فرار، زامبی ها شهر رو تسخیر کردن و الان هم دارن به سراغ خونه ای میان که شما و دوستاتون اونجایین. تنها راه نجات از مردگان حریصی که تشنه مغزهای توی جمجمه تون هستن، حل کردن یک سری معما و پازله تا بتونین از زامبی ها جلو بیوفتین و شهرو از دستشون نجات بدین.
یتیم خونه: جداً میخواین بدونین که چی به سر بچه های یتیم خونهی وسط جنگل اومده؟ فقط کافیه وارد این اتاق بشین تا داستان شیطانی یتیم خونه صدای قلب شما رو به گوشتون برسونه. مغزتون رو هم اگر تو اتاق فرار زامبیها از دست ندادین، با خودتون ببرید. به کارتون میاد!
دانشمند دیوانه: یک دفعه چشماتون رو باز می کنین و می بینین که با دوستاتون توی یک اتاق گیر افتادین! جریان اینه که یه دانشمند دیوونه برای اینکه بتونه آزمایش های احمقانه و خطرناکش ر روی شما انجام بده، توی این اتاق اسیرتون کرده. حالا انتخاب با شماست. یا به دنبال سر نخ برای فرار از این اتاق بگردین، یا این که بشینید ببینید هر کدوم از این مواد روی بدن شما چه واکنش هایی دارن!
سرزمین عجایب: اشتباه نکنین! این سرزمین عجایب قرار نیست مثل اون چیزی که آلیس باهاش روبرو شده بود باشه. توی این اتاق آلیس که گم شده، از خرگوش سفید هم که خبری نیست. تو این اتاق کلاهدوز دیوانه با همان لبخند شیطانی انتظار شما را می کشه! ملکه سرخ هم همین دور و بره!
فرانسه
خودتون رو برای اتاق فرارهای ترسناک و جذاب فرانسه آماده کنید! تو این اتاق ها فقط باید به ترستون غلبه کنین تا بتونین معماهای عجیب غریبی رو که در جریان داستان باهاشون روبرو میشین رو حل کنین. اما مگه ترس و اضطراب میذاره فکر کنین؟؟؟؟
هواپیما: این بازی خوراک اوناییه که جرات انجام کارهایی مثل سوار شدن به هواپیمایی با فضایی پر از استرس و اضطراب، رو داشته باشن. فقط یادتون نره کمربندتون رو ببندین و در امن ترین(!) وسیلهی نقلیه، معماهای پیش روتون رو حل کنین و به مراحل بعدی برسین.
سردابه پاریس: داستان سردابه مشهور پاریس برای خیلی از کارآگاه ها همیشه موضوع جذابی بوده. هر چند که تا حالا هیچ کدومشون نتونستن راز 6 میلیون اسکلتِ توی سردابه رو کشف کنن. تو این فضای تاریک و خطرناک شما و دوستاتون باید به دنبال راز قتل این همه آدم توی این سردابه که دهه هاست برای خیلی ها مرموز مونده، بگردین. وقتی هم که این ریسک رو قبول کردین،حتما عواقبش رو هم در نظر گرفتین. البته یک حقیقت در مورد این سردابه وجود داره: هیچکس دلش نمیخواد زیاد اونجا بمونه!
اتاق فرار یک بازی ایده آل برای آن دسته از افرادی است که همیشه آرزو داشتند تا به جای نقش اول ویدیو گیم، کتاب یا یک فیلم مورد علاقهشان بودند. این بازی را میتوان به صورت چند نفره انجام داد، شما و دوستانتان در یک اتاق حبس میشوید و باید با حل معما و روبه رو شدن با چالشهای مختلف راه فرار را پیدا کنید. هر اتاق، چندین سناریوی مختلف دارد مثل فرار به عنوان یک جاسوس بینالمللی، گریز از یک خانه جن زده یا حتی فرار از یک مقبره مصری. بازیکنان باید از معماها، راهنمایی ها و سرنخ های موجود در اتاقها استفاده کنند و در زمانی محدود زاه فرار از اتاق را پیدا کنند. در این مقاله به معرفی این بازی و تاثیر آن بر ذهن میپردازیم.
اتاق فرار از کجا شروع شد؟
اولین اتاق فرار مدرن توسط یک انتشارات ژاپنی به نام SCRAP در کیوتو به وجود آمد و به صورت یک بازی 5-6 نفره در یک اتاق انجام شد، اما حالا SCRAP با رویدادهای فرار چند هزار نفره در یک مکان مشترک شناخته میشود. از آن زمان این بازی تبدیل به یک رویداد بینالمللی شده و در بیش از 60 کشور جهان از جمله ایران اجرا میشود.
برخی از مزایای اتاق فرار برای سلامتی ذهن
یادگیری مسائل جدید
پیدا کردن و کشف حقایق جدید و آموزش آن به دیگران در ذات انسان است. در دوره مدرن که سرعت و بازده بالا حرف اول را در جهان میزند، ما از مطالعه کتب قطور فاصله گرفته و فرصت خواندن این مطالب را نداریم. در اتاق فرار ما به صورت مستقیم و محسوس محیط را تجربه کرده و در آن غوطه ور میشویم. محیطی که ما را ترغیب به تعامل فیزیکی با تکنولوژی ها، متون و کدها میکند. یک تجربه تعاملی واقعی که همتا ندارد.
در ادامه ما به مزایای اتاق فرار برای سلامتی می پردازیم.
تحریک حواس
زیبایی اتاق فرار این است که شما مرکز تحرکات هستید. این زمانی است که شما بیشتر از بینایی، لامسه، بویایی و دیگر حواس خود نسبت به محیط استفاده میکنید. زمانی که شما وارد اتاق فرار می شوید، حواستان تحریک میشود، چرا که غریزه بقا در شما فعال شده و با تیم خود شروع به پیدا کردن راه خروج میکنید.
بهینه سازی مهارت های حرکتی
حل کردن پازل ها باعث بهینه سازی مهارت های حرکتی میشوند، که گاهی اوقات به اصطلاح، آن را "هماهنگی دست و چشم" و یا "آگاهی فضایی" نیز خطاب میکنند. همانطور که ما رشد کرده و بزرگتر میشویم، آگاهی ما نیز از دنیای اطراف افزایش پیدا میکند. تعامل و فعالیت های منحصر به فرد این بازی به بهینه سازی مهارت هایی از قبیل تخمین فاصله و واکنش های فیزیکی به موقع کمک میکند. حل پازل ها در دنیای سه بعدی در اتاق فرار موقعیت هایی را فراهم میکنند که فعالیتهای اجتماعی زیادی، توانایی فراهم کردن آن را ندارند.
افزایش توانایی در برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی
انسانها به تعامل اجتماعی نیاز دارند و این در غریزه ماست. هنگامی که تحت فشار قرار می گیریم، برای حل چالشها مجبور به تعامل با محیط اطراف می شویم. اتاق فرار هایی مثل اسکیپ کیوب، تیم ها را در شرایطی قرار میدهند که تعامل اجتماعی، برای پیروزی در آنها حیاتی است. از آنجایی که ما در دنیای دیجیتال غوطه ور هستیم، صحبت کردن به صورت رودررو ممکن است روز به روز برای ما کمتر اتفاق بیفتد، اتاقهای فرار، ما را به مشارکت در بحثها و مکالمه با یکدیگر ترغیب میکنند.
افزایش توانایی حافظه
همانطور که همگی می دانیم، با افزایش سن حافظه ما با مشکلاتی روبرو میشود. پازل ها و چالش ها میتوانند یک راه عالی برای تقویت حافظه باشند، چرا که در تعامل با کدها، نمادها و یا زبان همراه هستند، بعضی از اتاق های فرار مثل اتاق فرار اسکیپ کیوب شما را ملزوم به تمرکز و صرف انرژی برای به یاد سپردن برخی اطلاعات و استفاده از آنها در مراحل بعدی بازی میکنند. این تمرین می تواند تاثیر مثبت بسزایی بر روی تقویت حافظه داشته و به ما در زندگی روزمره کمک شایانی کنند.
افزایش آگاهی
از آنجایی که ما در فضایی ناشناخته شروع به اکتشاف می کنیم و از دنیای روزمره خود به صورت موقت فاصله گرفته و در دنیایی جدید مجبور به کسب اطلاعات و استفاده از آنها به صورتی منحصر به فرد برای پیروزی در چالشها میشویم، این امر باعث تقویت توانایی جذب اطلاعات و استفاده موثرتر از آنها میشود.
افزایش حس شادی و رضایت از زندگی
با اطلاعات جدیدی که کسب و به صورت خلاقانه از آن استفاده کردیم، بعد از خروج از اتاق فرار حس رضایت و لذت زیادی خواهیم داشت، هنگامی که در حال حل چالش ها در اسکیپ روم هستیم آدرنالین خون ما افزایش پیدا کرده و هنگام خروج از اتاق حس موفقیت به ما دست خواهد داد.
امروزه در بسیاری از کشور ها از جمله ایران اتاق فرار وجود دارد و مخاطبان زیادی را جذب خود کرده است، مجموعه اسکیپ کیوب با چهار شعبه (توچال، بلوار دماوند، ایران مال، اپال) با هفت اتاق فرار جذاب، در این زمینه جزو تیم های موفق است.
اتاق فرارهای این مجموعه شامل:
اتاق فرار Ocean Six: برگرفته از فیلم های Ocean’s Eleven به مدت زمان 70 دقیقه شما را به چالش میکشد.
اتاق فرارDead End: الگو گرفته از سری بازی های Silent Hill شما را به مدت 90 دقیقه با ترس و دلهره به کشف معماها و حل آنها فرا می خواند
اتاق فرار Los santos: پلیسی و سیاسی و بسیار دشوار به مدت 90 دقیقه هوش شما را زیر ذره بین قرار میدهد.
اتاق فرار Behind The Bars: بر پایه داستانی از جنگ جهانی دوم، شما باید از زندان نازی ها فرار کنید.
اتاق فرار Blow your Candles: در 70 دقیقه باید معمای یک قتل را به سرانجام برسانید.
اتاق فرار Movie Night: براساس اتفاقی واقعی در سال 2012.
اتاق فرار My name is Sydney: مرتبط به سناریوی Dead End تدوین شده و 75 دقیقه مملو از ترس و دلهره.
اگه یادتون باشه، چند وقت پیش یه بلاگ در مورد یکی از ترسناکترین بازیهای این دهه نوشته بودیم. ممنون که یادتون اومد! بله! بازی P.T. از نمونه کارهای هنرمند دوست داشتنی و البته یک ذره (!) دیوونه مشهورمان، آقای کوجیما!!! این بازی که از سری بازیهای سایلنت هیل، ساخته شرکت کونامی بود، اولین بار به صورت یه دموی 30 دقیقهای در سال 2014 معرفی شد. بعد از معرفی این بازی، کوجیما به خاطر مسائلی که الان نمی خواهیم بهشون اشاره کنیم، از کمپانی کونامی جدا شد و تشکیلات خودش رو راه اندازی کرد تا در سال 2019 یک بازی شاهکار دیگه رو به اسم Death Stranding روانه بازار کرد که البته نقاط مشترک زیادی با P.T. داشت. شاید اولین نشانه و واضح ترین و بارزترین نشانه اش حضور نورمن ریدوس به عنوان نقش اول داستان در هر دو بازی باشه. بگذریم ! قرار نیست بیشتر ازین از P.T صحبت کنیم. اگه دلتون می خواهد ترس این بازی رو، نه از پشت صفحه کامپیوتر، که مستقیم و با پوست و استخوان خودتون تجربه کنین، حتما اتاق فرار DEAD END رو که بازسازی عینی این بازی کامپیوتریه رو تجربه کنید و پشت بندش اتاق فرار My Name Is Sidney رو هم از دست ندید که می تواند برای شما و دوستانتون مکمل خوبی باشه!
در ادامه معرفی بازیهای ترسناک بگذارید از یه بازی که نیمه دوم همین امسال ریلیز شده و به عنوان یکی از ترسناکترین بازی های سال شناخته شده، براتون بگیم. فراموش نکنید اگر در سال ۲۰۲۰ و با وجود تمام اتفاقات ترسناک طول سالش بازی ای بیاد و بتونه لقب ترسناکترین رو به خودش اختصاص بده ، حتماً !!! چیز خوفناکی باید باشه ! همونطور که گفتیم، Death Stranding نقاط مشترک زیادی با P.T. داشت، ولی حالا یه بازی جدید ساخته شده که باید گفت فقط شبیه نیست و در واقع داستانش عیناً و کاملا از P.T. الهام گرفته شده. امکان نداره بازی ترسناک Infliction (تحمیل) رو بازی کنید و از همون شروع بازی ، از قسمت منوی بازی حتی یاد P.T. و اتفاقات اون نیوفتید. همین کافیست که از لحظه ای که دسته ی کنسول رو دستتون میگیرید ، یک چراغ رو حداقل روشن بگذارید و روی صندلیتون میخکوب شید.
این بازی که به صورت اول شخص طراحی شده، طی دو نسخه عرضه شده؛ نسخه اولیه توسط استودیوی مستقل استرالیایی Caustic Reality سال 2018 به بازار اومد. این استودیو خودش هم داستان باحالی داره! کل کارای طراحی بازی و نویسندگی داستان و کلا همه چی به عهده مالک کمپانی، آقای Clinton McCleary انجام میشه!! یه چیزی شبیه اونچه در مجموعه ی اتاق فرارهای اسکیپ کیوب اتفاق می افته و با حداقل نفرات حداکثر خروجی گرفته می شه. بگذریم، خلاصه که اولین نسخه بازی که پابلیش میشه برای pc عرضه میشه و حسابی هم جایزه می بره. اما نسخه ای که جدیدا منتشر شده و اسمش Infliction: Extended Cut و شاید به روزرسانی شدهی همونه... روی تمامی کنسولها قابل بازیه و همینه که باعث می شه خیلی زود بین گیمرها تا این اندازه مطرح بشه!
بریم سراغ داستان بازی! همه این شناخت رو داریم که بازیها و فیلمهای ترسناک باعث می شوند شما به عنوان بیننده یا شرکت کننده یا بازی کننده، بترسید، درسته؟ ولی چیزی در مورد احساس دلهره چی ؟ میدونید؟ بین احساس ترس و دلهره مرز پر رنگ ! اما باریکیه. کارگردانهای معروفی مثل هیچکاک بیشتر روی دلهره مانور میدن... این حس دلهرهست که نهایتاً توی قلب و روحتون نفوذ میکنه و شاید باید گفت از احساس ترس عمیقتر و شدیدتره. مثال واضح ترش ، شما توی فیلم های ترسناک تا نمیدونید با چی طرفید، دلهره دارید و از زمانی که اون موجود خبیث و ترسناک رو میبینید و یا باهاش آشنا می شید، دلهره ی شما تبدیل به ترس می شه. و باید گفت بهترین جنبه بازی Infliction هم همینه که ترس و دلهره رو همگام با هم پیش میبره و حسابی ضربان قلبتون رو بالا پایین می کنه !
اولش اینجوری شروع می شه که شما داخل ماشین هستید و وارد گاراژ یک خونه میشید و بازی به همین سادگی شروع میشه! ماها معمولا انتظار داریم که بازیهای ترسناک یک موسیقی مرموز داشته باشن، ولی اینفلیکشن شما رو توی یه سکوت مطلق غرق میکنه، یه سکوت دلهرهآور، تنها با صدای تیک تاک یک ساعت! یا هر چیز پیشبینی نشده ی دیگه ای. پس یادتون باشه حتما با هدفون بازی رو تجربه کنید . شما باید توی این خونه بزرگ بگردین و سرنخها رو جمع کنید. می پرسید چه سرنخ هایی؟ خب، اولش داستان گنگه و شما نمیدونید چه خبره، ولی هرچی در بازی پیش میرید توجهتون بیشتر به عکسهای روی دیوار که یک خانواده خوشحال و خوشبخت رو نشون میده جلب میشه و نهایتا از بین همین خاطرات شیرین گناهان گذشتهتون رو کشف، و راهی به سمت رستگاری پیدا می کنید. اوه، راستی یک روح خبیث هم توی خونه همراهتونه و بعضی وقتا یهو توی صورتتون سبز میشه! تنها راه نجاتتون توی این مواقع اینه که زیر تخت، توی کمد، یا هرجایی که دم دستتونه قایم بشید تا روح گوگولیمون تشریفشون رو ببرن.
بازی معما محوره و سرنخها و وسایلی که به مرور پیدا میکنید توی حل معماها کمکتون میکنن. در طول بازی شما با حل معماها، گوش دادن به صداها، و مدارک و شواهدی که پیدا میکنید کم کم متوجه می شوید که چی شده که سر از این خونه درآوردید و ما هم قرار نیست بیشتر از این بازی رو براتون اسپویل کنیم. پس در اولین فرصت ، یک شبی که فرداش کاری ندارید ( شاید همین دوران قرنطینه بهترین زمان باشه ) ، حداقل ۳ ساعتتون رو خالی کنید ، یک ذره خوراکی های شیرین رو کنارتون داشته باشید ، اگر جراتش رو دارید چراغها رو خاموش کنید ، هدفون رو لحاظ کنید و در آخر دکمه ی استارت رو فشار بدید ! شب خوبی رو براتون آرزو می کنیم ! یوهاها : )))